بشكند قلمي كه ننويسد بر بسيجيان خميني چه گذشت
اين نوشته از وبلاگ نسل سرخ مي باشد
چه ساده انديشند بعضي ها ، به خاطر ظاهرم فكر مي كنند من بسيجي ام اما من كه روزگاري را در ميان بسيجي ها زندگي كرده ام مي دانم كه اينطور نيست
خدا كند باز هم دلم آنقدر سعه صدر پيدا كند تا تحمل سيلي بر صورتم را داشته باشم ، مسيح زمانه شوم همچون يك بسيجي !
خدايا ؛ آن روزگار ، تو توفيق بسيجي شدنم را مهيا ساختي ، تو مرا در لشكر حزب ا... قرار دادي ، تو استوارم كردي وعرش را به زير پايم گذاشتي و بهايش را فقط بندگي قرار دادي
بسيجي ام كن تا بنده ات شوم .
خدايا به حق دعاي بسيجيان مرا بسيجي بميران .
آمين يا رب العالمين
وبلاگ نسل سرخ